
تعداد نشریات | 31 |
تعداد شمارهها | 334 |
تعداد مقالات | 3,274 |
تعداد مشاهده مقاله | 4,073,538 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 4,879,359 |
نقش توسعه اقتصادی_ اجتماعی در شکلگیری الگوهای مهاجرتی جوانان | ||
زیست سیاست و توسعه | ||
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 27 تیر 1403 | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
نویسندگان | ||
میلاد بگی* 1؛ مجید اولاد قباد2؛ محمد باقر میررضایی3 | ||
1استادیار جمعیتشناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران. | ||
2دانشجوی کارشناسی ارشد جمعیتشناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران | ||
3دانشجوی کارشناسی ارشد جمعیتشناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران. | ||
چکیده | ||
هدف: مقاله حاضر به بررسی تأثیر توسعه اقتصادی_ اجتماعی استانها بر الگوهای مهاجرت جوانان در ایران پرداخته است. موضوع مهاجرت جوانان و نیروهای متخصص محصول عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی اجتماعی است که جوانان در آنجا زندگی میکنند و این امر بر فرآیندهای رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی مبدأ اثرات زیانباری خواهد داشت. در حالیکه مطالعات صورت گرفته در زمینه مهاجرت به خصوص مهاجرت جوانان در ایران، بر مهاجرت خارجی تأکید داشته و اندک مطالعات انجام شده در حوزه مهاجرت داخلی نیز صرفاً بر مهاجرت از روستا به شهر تأکید داشتهاند، مطالعه حاضر به بررسی و تحلیل الگوهای مهاجرت جوانان در سطح استانی و با تمرکز روی عوامل فردی و استانی با تأکید بر سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی میپردازد. بر اساس نظریههای اقتصاد نئوکلاسیک، قانون جاذبه و دافعه راونشتاین و نظریه وابستگی، مهمترین دلیل مهاجرت جوانان میتواند عوامل اقتصادی باشد. بیکاری و درآمد کم در مبدأ و وجود فرصتهای شغلی و امکانات متنوع در مقصد از جمله این دلایل هستند. بنابراین اختلاف توسعه بین مناطق و وابستگی مناطق توسعهنیافته بهویژه مناطق روستایی به مناطق صنعتی و شهری باعث شدت گرفتن مهاجرت جوانان میشود. براساس نظریه محرومیت نسبی، صرفاً درآمد پایین باعث مهاجرت افراد نمیشود بلکه تواناییهای فردی و همچنین عوامل اجتماعی از جمله سطح تحصیلات و این احساس که فرد نسبت به سایرین درآمد کمتری دارد نیز موجب نارضایتی فرد و اقدام به مهاجرت میشود. روش: این پژوهش بر روش تحقیق کمّی با تکنیک تحلیل ثانویه استوار است. بر این اساس، دادههای سرشماری سال 1395 که توسط مرکز آمار ایران ارائه گردیده است، تجزیه و تحلیل شد. جامعه آماری شامل تمامی افراد 18 تا 34 ساله کشور در سرشماری سال 1395 است که اطلاعات 492853 نفر از آنها از دادههای خام (دو درصد) سرشماری 1395 استخراج شده است. در سطح فردی متغیر وابسته یعنی مهاجرت به صورت یک متغیر اسمی دو طبقه (مهاجر – غیرمهاجر) لحاظ و سنجیده شده است. متغیرهای مستقل نیز شامل عوامل ساختاری یا درجه توسعهیافتگی استانها با 13 شاخص در بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و فرهنگی، و ویژگیهای جمعیتی است. یافتهها: نتایج نشان داده است که جوانان شهری، افراد دارای تحصیلات دانشگاهی، زنان جوان و جوانان 29- 15 ساله بهطور معنیداری بیش از جوانان روستایی، دارندگان دیگر مدارج تحصیلی، مردان و سایر گروههای سنی مهاجرت کردهاند. از لحاظ استانی، استانهای البرز، یزد و قم دارای بالاترین میزان خالص مهاجرت مثبت بودهاند. این استانها، در سطوح بالای توسعه اقتصادی اجتماعی قرار دارند. در حالی که استانهای لرستان، خراسان جنوبی و کرمانشاه_ که بر حسب سطح توسعه_ در رتبههای پایانی قرار دارند، در رده استانهای با بالاترین میزان خالص مهاجرت منفی قرار داشتهاند. همچنین، تحلیل نتایج بر اساس گروهبندی سطح توسعه استانها حاکی از آن است که منطقه خیلی برخوردار دارای بیشترین میزان درونکوچی (موازنه مثبت مهاجرتی) است، در حالی که منطقه خیلی محروم با بالاترین میزان منفی خالص مهاجرت، بیشترین کاهش جمعیت جوان را به علت مهاجرت تجربه کرده است. با ملاحظه مجموع مهاجرت یا حجم مهاجرتی که مرکب از درون کوچی و برون کوچی است، منطقه خیلی برخوردار و پس از آن منطقه خیلی محروم بیشترین جریانهای مهاجرتی را داشتهاند. نکته مهم در این خصوص آن است که تنها منطقه خیلی برخوردار از موازنه مثبت مهاجرتی برخوردار بوده و جمعیت آن از طریق مهاجرت افزایش یافته است. سایر مناطق موازنه منفی داشته و بخشی از جمعیت خود را به علت مهاجرت از دست دادهاند. الگوهای مهاجرتی مشاهده شده در این مطالعه را میتوان با نظریههای جاذبه و دافعه، نظریه اقتصاد نئوکلاسیک و نظریه روانشتاین تبیین کرد. راونشتاین بیان میکند که اختلاف سطح توسعه بین مناطق سبب مهاجرت افراد خواهد شد. اختلافات در سطوح توسعه میان استانها باعث میشود که جوانان از استانهای با سطوح پایینتر توسعه، در جستجوی فرصتهای بهتر و زندگی بهتر به مناطق با سطوح بالاتر توسعه مهاجرت کنند. نظریه جاذبه و دافعه بیان میکند که عواملی مانند فرصتهای شغلی، سطح زندگی، خدمات اجتماعی، و شرایط زندگی در مناطق مختلف جوانان را به سوی خود جذب یا از آنها دفع میکنند. استانهای با سطوح بالای توسعه اقتصادی اجتماعی، مانند البرز، یزد و قم، معمولاً فرصتهای شغلی و زندگی بهتری ارائه میدهند که جوانان را جذب میکنند. در مقابل، استانهایی مانند لرستان، خراسان جنوبی و کرمانشاه که با مشکلات اقتصادی و اجتماعی روبهرو هستند، ممکن است مهاجرت جوانان را تشدید کنند. نظریه اقتصاد نئوکلاسیک نیز مهاجرت جوانان را بر اساس تصمیمگیری راسختر افراد برای بهرهبرداری از فرصتهای بهتر اقتصادی و تعامل با بازار کار تبیین میکند. استانهای با سطوح بالای توسعه اقتصادی اجتماعی میتوانند بهترین فرصتها را برای جوانان فراهم کنند و از اینرو، مهاجرت جوانان به این مناطق را تشویق میکنند. بنابراین، توسعه اجتماعی-اقتصادی نقش مهمی در شکلدهی الگوهای مهاجرت جوانان ایفا میکند و هم بر تصمیم مهاجرت و هم بر مقاصد انتخاب شده توسط مهاجران جوان تأثیر میگذارد. نتیجه: مهاجرت جوانان در ایران بهشدت تحت تأثیر توسعه اقتصادی-اجتماعی قرار دارد. برای کاهش مهاجرت جوانان و مدیریت بهتر ساختار جمعیتی، لازم است اقدامات سیاستی جدی از جمله تقویت اقتصاد و ایجاد اشتغال پایدار در مناطق کمتر توسعهیافته، ارتقای شاخصهای توسعه انسانی و ارزیابی دقیق و مؤثر نیازها و مشکلات محلی اتخاذ شود. | ||
کلیدواژهها | ||
مهاجرت؛ مهاجرت جوانان؛ الگوهای مهاجرت؛ توسعه؛ جوانان | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 331 |