| تعداد نشریات | 31 |
| تعداد شمارهها | 393 |
| تعداد مقالات | 3,799 |
| تعداد مشاهده مقاله | 5,309,330 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,535,834 |
از نهادمحوری تا زمینهمندی فرهنگی: تحلیل تطبیقیِ توسعه اقتصادی_اجتماعی در نظریات و سیاستهای نونهادگرایی و پساتوسعه | ||
| زیست سیاست و توسعه | ||
| مقاله 1، دوره 1، شماره 3، آذر 1404، صفحه 1-18 اصل مقاله (1 M) | ||
| نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22034/jbpd.2025.143394.1019 | ||
| نویسندگان | ||
| محمد اسکندری نسب* 1؛ حسین میرزایی2؛ علی عباسزاده3 | ||
| 1دانشجوی دکتری جامعهشناسی توسعه اجتماعی، گروه مطالعات توسعه اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران. | ||
| 2دانشیار، گروه مطالعات توسعه اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران. | ||
| 3دانشجوی دکتری جامعهشناسی توسعه اجتماعی، گروه مطالعات توسعه اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران . | ||
| چکیده | ||
| هدف: این مقاله با هدف ارائه یک تحلیل نظری تطبیقی جامع از دو پارادایم اثرگذار اما از نظر معرفتشناختی متفاوت در مطالعات توسعه معاصر، یعنی نونهادگرایی و پساتوسعه نگاشته شده است. نونهادگرایی، توسعه را فرآیندی برنامهپذیر و نهادمحور تلقی میکند که بر محوریت قواعد رسمی، حقوق مالکیت، استقلال قضایی و ساختارهای حکمرانی شفاف تأکید دارد. در این دیدگاه، توسعه به عنوان مسئلهای فنی در طراحی و اصلاح نهادی درک میشود که در آن ایجاد ساختارهای قابل پیشبینی و سازگار با انگیزهها، رشد اقتصادی و ثبات اجتماعی بلندمدت را ممکن میسازد. در مقابل، پساتوسعه با نگاهی کاملاً متفاوت، خودِ مفهوم توسعه را به جای پروژهای بیطرفانه، سازهای گفتمانی و هژمونیک تلقی میکند و نشان میدهد که چگونه مفهوم توسعه، جوامع غیرغربی را به حاشیه رانده، دانش بومی را نامشروع جلوه داده و سلطه فرهنگیِ جهان شمال را تداوم میبخشد. این مقاله با بررسی نظاممند هفت اثر کانونی برگرفته از هر دو سنت، به دنبال بررسی این است که: این پارادایمها، چگونه توسعه اجتماعی-اقتصادی را مفهومسازی میکنند، چگونه نقش دولت را تفسیر میکنند، چگونه تداوم فقر را توضیح میدهند و چه نوع راهبردهایی را برای تغییر اجتماعی پیشنهاد میکنند. روش: این پژوهش از رویکردی کیفی بهره میگیرد و متکی بر روش مرور نظاممند ادبیات نظری و تحلیل تطبیقی است و نه دادههای تجربی یا آماری. پیکره تحلیل شامل هفت کتاب اصلی شده است: سه کتاب به عنوان نماینده دیدگاه نونهادگرایی شامل: «نهادهای اقتصادی سرمایهداری» نوشته الیور ویلیامسون (۱۹۸۵)، «خشونت و نظمهای اجتماعی» نوشته داگلاس نورث، جان والیس و باری وینگاست (۲۰۰۹) و «چرا ملتها شکست میخورند» نوشته دارون عجماوغلو و جیمز رابینسون (۲۰۱۲)؛ و چهار کتاب به عنوان نماینده رویکرد پساتوسعه شامل: «مواجهه با توسعه» نوشته آرتورو اسکوبار (۱۹۹۵)، «خوانشنامه پساتوسعه» گردآوریشده توسط رهنما و باوتری (۱۹۹۷)، «پساتوسعه (نظریه، عمل، مسائل و چشماندازها)» نوشته آرام ضیایی (۲۰۱۶) و اثر جدیدتر ضیایی با عنوان «گفتمان توسعه و تاریخ جهانی» (۲۰۲۳). هر یک از این آثار به دلیل جایگاه کانونی در پارادایم مربوطه، بلکه به دلیل قابلیت مقایسه در پرداختن به مضامین اصلی توسعه، قدرت، نهادها و تنوع فرهنگی انتخاب شدهاند. تحلیل از طریق راهبردی نظاممند پیش میرود. هر متن از نظر چهار بُعد مرتبط با هم بررسی میشود: فرضیات هستیشناختی در مورد اینکه توسعه چیست، جهتگیریِ معرفتشناختی که به شناخت، مطالعه و تبیین توسعه شکل میدهد، پیامدهای کارکردی که نشان میدهند توسعه در عمل چه میکند و پیامدهای سیاستی که نشان میدهند چگونه باید توسعه را دنبال کرد، اصلاح کرد یا از آن دست کشید. یافتهها: این تحلیل مجموعهای از تضادهای آشکار و نیز شباهتهای ظریف را آشکار میکند. از منظر هستیشناختی، نونهادگرایی، توسعه را به عنوان فرآیندی قابل اندازهگیری و جهانشمول در بهینهسازی نهادی تعریف میکند. نهادها که به عنوان «قواعد بازی» مفهومسازی میشوند، در شکلدهی انگیزهها، کاهش هزینههای مبادله و تقویت همکاری مولد، تعیینکننده در نظر گرفته میشوند. از نظر پژوهشگران نونهادگرایی، توسعه را میتوان در هر جامعهای که نهادهای فراگیر، شفاف و پاسخگو ایجاد کند، به طور قابل اتکایی به دست آورد. از سوی دیگر، پساتوسعه، توسعه را به عنوان دستگاهی گفتمانی از قدرت تعریف میکند و نه پروژهای بیطرفانه. توسعه، در این دیدگاه، به عنوان مجموعهای از رویهها و روایتها عمل میکند که «جهان سوم» را به عنوان عقبمانده، وابسته و نیازمند نوسازی میسازند و از این طریق مداخلههای غربی را مشروعیت میبخشند. پساتوسعه مدعی است که توسعه به جای حلِ مسائل فقر یا نابرابری، سلسلهمراتبهای استعماری را در اشکال جدید بازتولید میکند. از نظر معرفتشناختی، نونهادگرایی با اقتصادِ انتخاب عقلانی و مفروضات اثباتگرایانه همسو است. این رویکرد متکی به مقایسههای تاریخی و مطالعات موردی است اما اهتمامی واقعگرایانه به شناسایی نظمهای علّی و چارچوبهای تبیینی جهانشمول دارد. در مقابل، پساتوسعه به شدت از مطالعات پسااستعماری، تحلیل گفتمان فوکویی و معرفتشناسیهای پساساختارگرایانه بهره میبرد و تأکید میکند که دانش در مورد توسعه همیشه موقعیتمند، از نظر سیاسی بارگذاری شده و جداییناپذیر از ساختارهای سلطه است. از نظر پساتوسعه، توسعه مقولهای عینی نیست، بلکه گفتمانی مورد مناقشه است که رژیمهای حقیقت را تولید میکند. نقش دولت نیز به گونهای متفاوت تصور میشود. برای نونهادگرایی، دولت، محوری و ضروری است. دولتی قوی، مبتنی بر قانون و از نظر نهادی منسجم، ضامن توسعه در نظر گرفته میشود، که قادر به اجرای قراردادها، حمایت از حقوق مالکیت و ایجاد چارچوبهای قابل پیشبینی برای فعالیت اقتصادی و سیاسی باشد. در مقابل، پساتوسعه با سوءظن به دولت مینگرد؛ چراکه آن را اغلب در بازتولید گفتمان توسعه همدست میداند. این رویکرد توجه را از ساختارهای سلسلهمراتبی دولت به سوی جنبشهای مردمی، شبکههای افقی و خودمختاری جامعه به عنوان کانونهای اصلی مقاومت و دگرگونی معطوف میدارد. بررسی مفهوم فقر، این شکاف پارادایمی را بیشتر نشان میدهد. نونهادگرایی، فقر مداوم را به نهادهای ضعیف یا استثمارگر نسبت میدهد که نمیتوانند حقوق مالکیت امن، مشارکت سیاسی فراگیر یا حکمرانی باثبات را تضمین کنند؛ از این رو فقر به عنوان پیامدِ ترتیبات نهادی ناکارآمد معرفی میشود که حداقل میتواند از طریق اصلاحات برطرف شود. پساتوسعه به فقر به گونهای متفاوت مینگرد. از نظر نظریهپردازان پساتوسعه، فقر، صرفاً یک شرط تجربی نیست، بلکه یک ساختار گفتمانی است که هنگامی تولید میشود که گفتمان جهانی توسعه، کل جمعیتها را به عنوان «توسعهنیافته» برچسب میزند. چنین برچسبزنی، اعتبار روشهای زندگی غیرغربی را از بین میبرد، اقتصادهای معیشتی را بیارزش میکند و اشکال جایگزین رفاه را نامشروع جلوه میدهد. فقر از این منظر، کمتر مسئلهای برای حل کردن است و بیشتر نشانهای از سلطه ذاتی از سوی خود پارادایم توسعه است. پیامدهای سیاستی این رویکردها به همان اندازه واگرا هستند. نونهادگرایی مسیری از اصلاحات نهادی را تجویز میکند و از حقوق مالکیت قویتر، کاهش فساد، استقلال قضایی و ساختارهای حکمرانیِ همسوکننده نتایج با انگیزهها حمایت میکند. پیشنهادهای آن عملگرایانه، برنامهای و جهانشمول است. با این حال، پساتوسعه خواستار جدایی از توسعه است. این رویکرد بر رد طرحهای تحمیلی از بیرون، ترجیحدادن نظامهای دانش بومی، حفظ تنوع فرهنگی و پرورش بدیلهای محلی مانند اقتصادهای محلی، خودکفایی اکولوژیکی و توانمندسازی مردم اصرار دارد. برای پساتوسعه، راهحل در ایجاد توسعه «بهتر» نیست، بلکه در ایجاد «بدیلهایی برای توسعه» است. نتیجه: تحلیل تطبیقی تأیید میکند که نونهادگرایی و پساتوسعه در معرفتشناسیهایی اساساً ناسازگار ریشه دارند. نونهادگرایی، توسعه را به عنوان پروژهای جهانشمول و دستیافتنی تصور میکند که ریشه در اصلاحات نهادی عقلانی دارد و توسط ساختارهای دولتی قوی پشتیبانی میشود. پساتوسعه این چارچوب را به کلی رد میکند و استدلال میکند که توسعه یک راهحل نیست، بلکه گفتمانی هژمونیک از سوی نظام سلطه است که باید با بدیلهای کثرتگرا و از نظر فرهنگی حکشده در جامعه جایگزین شود. پیامدهای گسترده این تقابل نظری نشان میدهد که مطالعات توسعه نمیتواند محدود به مسائل فنی مربوط به کارایی، حکمرانی یا طراحی نهادی باشد؛ بلکه باید به سؤالات عمیقتری در مورد قدرت، گفتمان و مشروعیت فرهنگی بپردازد. نونهادگرایی طرحهای سیاستی روشن و قابل اجرا ارائه میدهد؛ اما خطر نادیده گرفتن ویژگیهای فرهنگی و تقویت ناخواسته هنجارهای نهادی غربی را به همراه دارد. در نهایت، بحث بین نونهادگرایی و پساتوسعه صرفاً مسئله ترجیحات سیاستی نیست، بلکه منعکسکننده دو هستیشناسی کاملاً متفاوت از توسعه است. نونهادگرایی امکان طراحی توسعه از طریق نهادها را تأیید میکند، در حالی که پساتوسعه اصرار دارد که خود مفهوم توسعه مشکلساز است و باید به نفع بدیلهای محلی رها شود. تشخیص این تقابل نظری، برای تقویت و غنای مطالعات توسعه بسیار مهم است. درنهایت مطالعات توسعه به جای اینکه به مثابه رشتهای فنی محدود انگاشته شود، میبایست به عنوان حوزهای بینرشتهای درک شود که اقتصاد، جامعهشناسی، مردمشناسی و نقد پسااستعماری را در خود جای میدهد. | ||
| کلیدواژهها | ||
| نونهادگرایی؛ پساتوسعه؛ گفتمان توسعه؛ توسعه اقتصادی؛ توسعه اجتماعی؛ مرور نظاممند | ||
|
سایر فایل های مرتبط با مقاله
|
||
| مراجع | ||
|
Acemoglu, Daron & Robinson, James A. (2012). Why Nations Fail: The Origins of Power, Prosperity, and Poverty. New York: Crown Business.
Acemoglu, Daron; Robinson, James A. (2014). Why Nations Fail: The Origins of Power, Prosperity, and Poverty. (Mohammad Hossein Naeemipour & Mohsen Mirdamadi, Trans.). Tehran: Roozbeh Publishing. (In persian).
Ahmadian, Gh. (2017). A Review of the Book “The End of Development”; Post-Developmentalism and the Deadlocks of the Development Paradigm. Critical Review of Texts and Programs in Human Sciences, 17(8), 25-46. https://criticalstudy.ihcs.ac.ir/article_2898.html. (In persian).
Amariglio, J. (1990). Economics as a Postmodern Discourse. In: Samuels, W.J. (eds) Economics As Discourse. Recent Economic Thought Series, vol 21. Springer, Dordrecht. https://doi.org/10.1007/978-94-017-1377-1_2
Anbari, M. (2003). Post-Developmentalist Thought and the Cultural Turn: Examining the Economy-Culture Relation in Development Perspectives. Methodology of Humanities, 9(35), 53-84. https://method.rihu.ac.ir/article_613.html. (In persian).
Azkia, M,. DaneshMehr, H, & Ahmad Rash, R. (2013). Development and New Paradigmatic Controversies (Vol. 1). Tehran: Kayhan Publications. (In persian).
Azkia, M,. DaneshMehr, H, & Ahmad Rash, R. (2015). Development and New Paradigmatic Controversies (Vol. 2). Tehran: Kayhan Publications. (In persian).
Brown, D. (1991). An Institutionalist Look at Postmodernism. Journal of Economic Issues, 25(4), 1089–1104. http://www.jstor.org/stable/4226486
Escobar, A. (2016). Critical Development Thinking and Social Movements. (M. Mollaabbasi & A. Soleimanrizi, Trans.). In The Imagination of the Post-Development Era: Essays on Development (M. Mollaabbasi, Ed. & Comp.). Tehran: Tarjoman Publishing. (In persian).
Escobar, A. (2021). Encountering Development: The Making and Unmaking of the Third World. (M. Akbari Golzar, Trans.). Tehran: Golazin. (In persian).
Escobar, Arturo. (1995). Encountering Development: The Making and Unmaking of the Third World. Princeton, NJ: Princeton University Press.
Grindle, M. S. (2004). Good enough governance: Poverty reduction and reform in developing countries. Governance, 17(4), 525–548. https://doi.org/10.1111/j.0952-1895.2004.00256.x .
Handelman‚ Howard (2013). Challenges of third world development. Boston: Pearson.
Harvey, D. (2014). The Condition of Postmodernity: An Enquiry into the Origins of Cultural Change. (Aref Aghvami Moghadam, Trans.). Tehran: Pezhvak Publishing. (In persian).
Hickey, S., & Mohan, G. (Eds.). (2004). Participation: From tyranny to transformation? Exploring new approaches to participation in development. Zed Books.
Hoksbergen. Roland (1994). Postmodernism and Institutionalism: Toward a Resolution of the Debate on Relativism. Journal of Economic Issues, 28(3), 679–713. http://www.jstor.org/stable/4226850
Karimi Melhe, A. (2022). A Critical Review of the Book “Violence and Social Orders: A Conceptual Framework for Interpreting Recorded Human History”. Critical Review of Texts and Programs in Human Sciences, 22(1), 263-288. https://doi.org/10.30465/crtls.2022.37012.2283. (In persian).
Klein, Peter. G. (1999). New Institutional Economics. In Boudewijn and Grrit De Geest, Encyclopedia of Law and Economic. Edward Elgar.
Maqsoudi, H. & Masouminejad, M. (2022). A Critique and Review of the Book “Why Nations Fail: The Origins of Power, Prosperity, and Poverty”. Critical Review of Texts and Programs in Human Sciences, 22(10), 1-25. https://doi.org/10.30465/crtls.2023.40441.2545. (In persian).
Metouseli, M, & Nikoosefat, A. (2011). Institutional Change. Quarterly Journal of Economic Research and Planning, 16(3), 51-68. https://jpbud.ir/browse.php?a_id=406&sid=1&slc_lang=fa. (In persian).
Momeni, S & Darvishi, H. (2019). A Look at the Post-Development School. Society, Culture, Media, 8(32), 85-106. https://dor.isc.ac/dor/20.1001.1.38552322.1398.8.32.4.7. (In persian).
Nazari, H. (2016). Explaining the Nature of Institution and its Implications in Social Sciences. Methodology of Humanities, 22(86), 143-157. https://method.rihu.ac.ir/article_1151.html. (In persian).
North, Douglass C. (2006). The New Institutional Economics and Development. (Farshad Momeni, Trans.). Journal of Comprehensive Transformation in Political Economy, 1(1). https://www.magiran.com/p347152. (In persian).
North, Douglass C., John Joseph Wallis, & Barry R. Weingast. (2006). A Conceptual Framework for Interpreting Recorded Human History. (Jafar Khairkhahan, Trans.). Journal of Comprehensive Transformation in Political Economy, 1(3). https://www.magiran.com/p430004. (In persian).
North, Douglass C., John Joseph Wallis, & Barry R. Weingast. (2016). Violence and Social Orders: A Conceptual Framework for Interpreting Recorded Human History. (Jafar Khairkhahan & Reza Majidzadeh, Trans.). Tehran: Roozaneh. (In persian).
Parfitt‚ Trevor. (2002). The end development? modernity‚ post-modernity and develoment‚ London: Sterling Virginia.
Pieterse, J. N. (2010). Development theory: Deconstructions/reconstructions (2nd ed.). SAGE Publications.
Rahnema, Majid, & Bawtree, Victoria (Eds.). (1997). The Post-Development Reader. London: Zed Books.
Roland Hoksbergen. (1998). Postmodernism and Institutionalism: A Reply to Klein and Samuels. Journal of Economic Issues, 32(3), 844–848. http://www.jstor.org/stable/4227356 .
Ruccio, D. F. (1991). Postmodernism and Economics. Journal of Post Keynesian Economics, 13(4), 495–510. http://www.jstor.org/stable/4538260 .
Samuels, W. J. (1998). Comment on “Postmodernism and Institutionalism.” Journal of Economic Issues, 32(3), 823–832. http://www.jstor.org/stable/4227354 .
Veblen, Th. (2004). The Theory of the Leisure Class. (Farhang Ershad, Trans.). Tehran: Ney Publishing.
Williamson, O. (2002). The New Institutional Economics: Past Achievements and a Look to the Future. (Mahmoud Metouseli, Trans.). Quarterly Journal of Economic Research and Planning, 7(1), 3-41. http://eprj.ir/article-1-253-fa.html. (In persian).
Williamson, Oliver E. (1985). The Economic Institutions of Capitalism: Firms, Markets, Relational Contracting. New York: Free Press.
Ziaei, A. (2016). Post-Development (Theory, Practice, Issues, and Perspectives). (M. Anbari, A. Qaseminejad, & M. Rastami, Trans.). Tehran: Elm Publishing. (In persian).
Ziaei, A. (2023). The Discourse of Development and World History: From Colonialism to Sustainable Development Goals. (M. Rastami, Trans.). Tehran: Naqd-e Farhang Publishing. (In persian). | ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 173 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 40 |
||