
تعداد نشریات | 31 |
تعداد شمارهها | 357 |
تعداد مقالات | 3,464 |
تعداد مشاهده مقاله | 4,390,706 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,069,905 |
تحلیل گفتمان روانشناختی شخصیت منیژه در داستان بیژن و منیژۀ شاهنامۀ فردوسی | ||
تحلیل گفتمان ادبی | ||
دوره 3، شماره 1 - شماره پیاپی 8، خرداد 1404 | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22034/lda.2025.143345.1038 | ||
نویسندگان | ||
هاجر هدایتی زاده* 1؛ علی جبرائیلی2 | ||
1دانشجوی دانشگاه کردستان | ||
2کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی | ||
چکیده | ||
داستان بیژن و منیژه، در شاهنامۀ فردوسی، شخصیت منیژه را به عنوان زنی پیچیده و پیشرو در ادبیات حماسی فارسی، معرفی میکند که با نقض هنجارهای جنسیتی و اجتماعی، مرزهای هویت زنانه را بازتعریف مینماید. این پژوهش با رویکردی روانشناختی-تحلیلی و با تکیه بر نظریههای اگزیستانسیالیستی (سارتر) و تابآوری هیجانی (سلیگمن)، به بررسی فرایند تحول هویت منیژه در مواجهه با سه محور «عشق»، «قدرت» و «طرد اجتماعی» میپردازد. منیژه با انتخاب آگاهانۀ عشق به بیژن، که در تضاد با آموزههای قبیلهای و خانوادگی است، گسستی ریشهای از هویت تحمیلی خویش ایجاد میکند. این کنش انقلابی، نهتنها طرد شدید او از سوی جامعۀ توران را به دنبال دارد، بلکه بستری برای بازسازی هویت فردیاش فراهم میسازد. او در مواجهه با رنجهای ناشی از انزوا و تحقیر، با تبدیل درد به نیرویی پیشبرنده، به تابآوری روانی دست یافته و از طریق ایفای نقش فعال در نجات بیژن، زبان جدیدی از عشق را میآفریند که فراتر از کلیشههای زنانه است. تحلیل رابطه عاطفی منیژه و بیژن نشان میدهد که او تنها یک نجاتدهندۀ منفعل نیست، بلکه با تقویت خودکارآمدی و تغییر پارادایم ذهنی بیژن، به بازسازی روانی او کمک میکند. مقاومت منیژه در برابر ساختارهای مردسالارانه، نمادی از عاملیت زنانه از او میسازد که حتی در تاریکترین شرایط، با تکیه بر اراده و ارزشهای درونی، مرزهای جغرافیایی و ذهنی جامعۀ اساطیری را می پیماید. | ||
کلیدواژهها | ||
منیژه؛ بیژن؛ عشق؛ تحلیلگفتمان روانشناختی | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 123 |