تعداد نشریات | 31 |
تعداد شمارهها | 325 |
تعداد مقالات | 3,160 |
تعداد مشاهده مقاله | 3,903,398 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 4,736,412 |
طراحی دوره آموزشی رفتار مصرف آب مبتنی بر روش یادگیری معکوس(پژوهش کیفی) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تدریس پژوهی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 9، دوره 6، شماره 4 - شماره پیاپی 2، دی 1397، صفحه 166-188 اصل مقاله (859.58 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ندا رجاییان* 1؛ نرگس کشتی ارای2؛ محمد علی نادی2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکتری برنامهریزی درسی، گروه علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی دوره آموزشی رفتار مصرف آب مبتنی بر روش یادگیری معکوس بود. روش: محیط پژوهش، دانشآموزان دختر پایه سوم ابتدایی مدارس دولتی ناحیه 3 شهر اصفهان، که از میان آنها 5 گروه از راه نمونهگیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارنگاری به عنوان محتوای دوره آموزشی و روش تحلیل مضمون که شامل 3 مضمون فراگیر، 6 مضمون سازماندهنده و21 مضمون پایه به عنوان اهداف کلی و جزئی دوره آموزشی استخراج گردید. تحلیل دادهها به کمک کدگذاری موضوعی صورت گرفت. برای تعیین اعتبار تحلیل مضمون و پدیدارنگاری به ترتیب براساس ضریب هولستی و بازسازی واقعیت و پایایی به ترتیب براساس حسابرسی کنترل بیشینهایی در مرحله یادداشت برداری از متون و رعایت قوانین یک مصاحبه استاندارد انجام یافت. یافتهها: نتایج بهدست آمده در قالب 6 طرح درس، بهصورت تصاویر متحرک موزیکال یا نمایش در یک نرمافزار(لوح فشرده) پیشنهاد شد. نتایج بیانگر آنند با استفاده از مؤلفههای شناسایی شده و با استفاده از روش نوین معکوس در آموزش، میتوان دانشآموزان را به سمت الگوی صحیح مصرف آب هدایت کرد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره آموزشی؛ مصرف آب؛ یادگیری معکوس | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه و بیان مسئله آب یکی از منابع اساسی کشورها است که از رشد اقتصادی حمایت میکند و باعث حفظ زندگی روزمره میشود. یکی از حوزههای اساسی مصرف آب، مصرف آب خانگی است (Mosadegh, 2011). محدودیت منابع آب شیرین در بسیاری از کشورها بهصورت یک معضل جدی درآمده است بهطوریکه این محدودیت توانسته رشد این کشورها را تحت و شعاع خود قرار دهد. امروزه بسیاری ازکشورها با مشکل کمبود آب رو به رو هستند و پیش بینی میشود تا سال 2025 بسیاری دیگر از کشورها نیز با مسئله کمبود آب مواجه شوند، مگر اینکه تقاضای کل راکاهش دهند. منطقه خاورمیانه از جمله مناطقی میباشد که بهشدت با مشکل محدودیت منابع آب شیرین مواجه میباشد (Alavi and Mokallaf, 2015). در 50 سال گذشته 37 مورد خشونت بین کشورها بر سر آب گزارش شده است که همه آنها به جز 7 مورد مربوط به منطقه خاورمیانه می باشد. چنان که طبق اعلام مطالعات سازمان ملل متحد کمبود آب، بحرانی حاد در سراسر خاورمیانه میباشد. ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و بهویژه با خشکسالی های پیاپی، محدودیت های منابع آبی و افزایش روزافزون جمعیت از یک سو و مصرف نادرست آب ازسوی دیگر مواجه شوند و لذا نیازمند برنامهریزی علمی وکاربردی است تا بتواند میزان بهره وری آب را به حداکثر برساند (karimi, 2010). براساس شاخص مؤسسه بینالمللی مدیریت آب، ایران در وضعیت بحران شدید آبی قرار دارد. علیرغم اینکه میانگین بارش باران در ایران، که در پهنه جغرافیایی گرم و خشک قرار گرفته، یک سوم میانگین جهانی است (Razaghi, 2009)، اما سرانه مصرف در کلیه بخشهای خانگی، کشاورزی، صنعتی، بالاتر از استاندارهای جهانی است (Zahedi, 2013). گرچه الگوی مصرف آب بر حسب شرایط اقلیمی، سبک زندگی، فرهنگ، فناوری و اقتصاد متفاوت است ولی متأسفانه دادههای لازم برای برآورد میزان واقعی آب موردنیاز برای تأمین الگوی حداقل موردنیاز برای زندگی وجود ندارد (Maleki et al., 2014). ازاینرو، تأمین آب قابلدسترس و مطمئن یکی از چالشهای مهم برای کشور محسوب میشود. اهمیت و ضرورت مصرف برای بقای حیات یک نظام، چرخش فرهنگی و رواج علاقه به فرآیندهای نمادین در جریان کنش اجتماعی عواملی هستند که مصرف را به یکی از اصلیترین موضوعات مطالعاتی در جامعه معاصر تبدیل کردهاند. مفهوم رفتار مصرف[1] نیز از زمره مفاهیمی است که پژوهشگران و مطالعات فرهنگی برای بیان پارهای واقعیتهای فرهنگی، آن را مطرح و بهکار میبرند و دامنه بهکارگیری آن در ادبیات علوم تربیتی رواج زیادی یافته است. الگوی مصرف یعنی ایجاد مطلوبترین روش مصرف در جامعه؛ بهعبارتدیگر انطباق الگوی رفتار مصرف جامعه با موازین دینی، عقلی و منطقی بهطوریکه در آن حد کمی و کیفی مصرف، بهینه و مبتنی بر منافع فردی و جمعی باشد (Shahhoseyni & Rezaei, 2009). میزان مصرف آب در ایران، مسئلهای اجتماعی است. مصرف بیرویه ریشه در فرهنگ دارد و یا آنکه ناشی از بیتوجهی است. فرهنگ عامل تعیینکنندهی رفتارهای افراد یک جامعه است و رفتارهای محیط زیستی نیز از این امر مستثنی نیستند. امروزه مسائل محیط زیستی عمیقاً دارای مفهوم اجتماعیاند و در کُل ریشهی فرهنگی دارند(Kamali Mohajer & Frahani, 2012). رفتارها و نیات مردم نسبت به صرفهجویی در مصرف آب به نگرش و میزان آگاهی آنان نسبت به مسائل مربوط به آب بستگی دارد. ازاینرو، برای موفقیتآمیز بودن مدیریت مصرف آب، لازم است تا آگاهیها و نگرشهای مردم اصلاح و ارتقا یابد(Tajrishi et al., 2008). اصلاح رفتار مصرف آب خانگی میتواند موجب کاهش فشار بر عرضه آب شود، اما این امر نیازمند شناخت رفتار مصرفکننده آب و عوامل مؤثر بر آن است. شناخت عوامل مؤثر بر رفتار مصرف آب خانگی برای مدیریت مطلوب مصرف و ذخیره آب بسیار حائز اهمیت است(Asadolahzadeh mosavi, 2009). تغییر این رفتارها بدون تغییر فرهنگ ممکن نیست. بنابراین اگر به دنبال تغییر رفتار مصرفی جامعه هستیم باید برای عامل فرهنگ اعتبار خاصی قائل باشیم. متأسفانه در مطالعاتی که تابهحال درباره مصرف انجام گرفته به جنبههای فرهنگی آن بهطور مستقیم اشارههای بسیار مختصری صورت گرفته است. درحالیکه تمام رفتارهای اجتماعی انسان در درون فرهنگ شکل میگیرد و چسبندگی و عدم آن، بهطور کامل به فرهنگ و الگوی فرهنگی جامعه وابسته است (Farahani, 2009). با توجه به مطالب فوق، به نظر میرسد بررسی نگرش، دانش و رفتارهای مصرف آب دانشآموزان بهترین گزینه برای یک پژوهش علمی باشد(Hemati & SHabiri, 2013). آنچه که مسلم است، نهادینهسازی و فرهنگسازی اصلاح الگوی مصرف در یک جامعه، امری حیاتی و ضروری بهحساب میآید. اصلاح الگوی مصرف نیازمند فرهنگسازی پایدار است. تا همه افراد جامعه الزام رفتارهای اصلاح مصرف را احساس کنند و بهتدریج این اصلاح نهادینه شده و به یک رفتار پایدار و نهایتاً به یک فرهنگ در تمامی عرصههای مصرف تبدیل شود(Hajiyani, 2010). در واقع در پرتو شناخت علمی میتوان تقاضای مصرف آب را مدیریت نمود. با کاهش مصرف، راندمان مصرف بهبود یافته و از آلوده شدن یا نابود شدن منابع جلوگیری میشود(Asadolahzadeh mosavi, 2009). ایجاد جامعهای که در آن ضرورت پایبندی به الگوهای مصرف بهینه آب درک شود و تحقق یابد، نیازمند آموزشهای پایهای درباره الگوهای رفتاری (رفتار مصرف) و زیرساختی یک جامعه مترقی است که لاجرم باید از سنین کودکی آغاز شود. بر این اساس مخاطبان آموزشهای کلان و زیرساختی در ارتباط با الگوهای مصرف در جوامع پیشرفته، همواره کودکان هستند. کودکان بهعنوان سرمایههای انسانی پیشرو، اگر با رفتار مصرف بهینه آب آشنا شوند، پاسخ دقیقتر و کاملتری به پیامهای آنی و زودگذر میدهند(SHafia et al., 2009)، در این راستا سنین ابتدایی از بهترین سنین برای آموزش و تغییر و اصلاح عادات است چراکه هنوز الگوهای رفتاری کودکان در این سنین قابلتغییرند و امکان ارائه برنامههای آموزشی سازماندهی شده وجود دارد (Yarparvar, 2011). دبستان اولین محیط رسمی اجتماعی است که کودکان در آن حضور دارند. با ورود به دبستان و محیط فیزیکی، محیط اجتماعی و رابطه متقابل در کودکان توسعه مییابد. کودک در این سن، دنیای خیال را تا اندازهای کنار میزند و به وظیفهی واقعی و به توسعه مهارتهای اجتماعی و تحصیلی میپردازد. در این سن کودکان نسبت به توانایی خود و عملی ساختن آن خوشبین هستند. در نتیجه تلاش پیگیری برای به انجام رساندن اهداف خود میکنند(karimi, 2010). لذا در این پژوهش، پژوهشگر به سراغ دانشآموزان ابتدایی رفته و سؤالات خود را از این گروه سنی پرسیده چرا که در این دوره کودکان میتوانند دانش، عقاید ادراکی و اقدامات پرسشی خود را با هم تلفیق کنند و یادگیری کودکان در سنین دورهی ابتدایی مبتنی بر عمل و تجربه در محیطزیست طبیعی است. مشارکت با طبیعت قبل از 11 سالگی در شکل دادن رفتارها و نگرشهای محیط زیستی بزرگسالی بسیار مؤثر است (Wilson, 2011). بدین ترتیب برنامهریزی و آشنا نمودن کودکان میتواند صرفهجویی در مصرف آب را برای آیندگان رقم بزند، بنابراین تدوین برنامههای آموزشی ویژه کودکان میتواند علاوه بر آنها، خانوادهها را نیز با راههای مصرف بهینه آب و محدودیت منابع آبی و نهایتاً الگوهای رفتاری مناسب برای استفاده از آب، آشنا سازد. درکشورهای توسعهیافته، بستههای آموزشی زیادی در زمینه برنامه درسی منابع زمینی وجود دارد که همهی آنها برنامههای بینرشتهای را مهیا میسازند و فرصتهای آموزشی خوبی را برای برنامههای معلم ساخته فراهم میآورند (Dibayi and Lahijanian, 2009). پیشرفت فناوری، فعالیتهای یاددهی-یادگیری را از حالت سنتی و منفعل، به یادگیری فعال و تلفیقی تغییر داده است(Dehkordi et al., 2016). علاقه به استفاده از تکنولوژیهای مبتنی بر اینترنت افزایش یافته است. محیطهای آموزش الکترونیکی و دورههای آنلاینی ساخته میشوند که در آنها شبکههای اینترنت، وبسایتها و ارتباطات کامپیوتری توسط مؤسسههای آموزشی به کار گرفته شوند. یادگیری ترکیبی رویکردی است که با کمک فناوری چندرسانهای به وجود آمده است. در این رویکرد دانشآموز به شیوه متعارف با تعامل مستقیم در کلاس و استفاده از ابزار چندرسانهای و فناوری مبتنی بر وب، درس را فرا میگیرد(Abdolahzadeh, 2013). اگرچه این رویکرد یادگیری سنتی را به یادگیری مدرن تبدیل میکند، اما یادگیری سنتی و نقش مهمش را نادیده نمیگیرد. یادگیری ترکیبی به معنای طراحی دوباره مدل تدریس است که در آن آموزش سخنرانی محور به آموزش دانشآموز محور تغییر کرده و دانشآموزان فعالیت و تکامل بیشتری دارند (Ataran, 2015). آموزش معکوس[2] یکی از انواع آموزش ترکیبی است که در این پژوهش نیز بررسی شده است. کلاس آموزش معکوس یک شیوهی آموزشی است که در آن فعالیتهایی که بهطور سنتی در داخل کلاسها انجام میشدند، به خارج از کلاس منتقل شوند و برعکس. در روش کلاس آموزش معکوس، این اطمینان حاصل میشود که فعالیتها و مشارکت دانشآموزان در مقایسه با کلاسهای سنتی بسیار بیشتر باشد (Uzunboylu, 2015 Karagozlu and). با توجه به تحقیقات انجام شده توسط برگمنو اورمیر در سال 2015، کلاس معکوس در حال جایگزین نمودن آموزشهای مستقیم با ویدیوها و تشویق دانشآموزان به تمرکز بر روی فعالیتهای مهم یادگیری همراه با معلم خود در کلاس درس است. در نهایت میتوان گفت در کلاس معکوس یادگیری دانشآموزان در کلاس و خارج از کلاس صورت میگیرد. دانشآموزان در کلاس با قرار گرفتن در گروههای همسالان و در خانه با دیدن ویدئوهای مربوط به درس آموزش میبینند(Bergmann & Overmyer, 2015). در این پژوهش، پژوهشگر سعی دارد با بهکارگیری این روش، که یکی از مناسبترین شیوههای نوین آموزشی است، کمک کند؛ هم دانشآموز همواره به مواد درسی دسترسی داشته باشد و هم در حضور معلم تکالیف خود را انجام دهد. با طراحی کلاس معکوس دانشآموزان نسبت به بقیه همکلاسیهای خود تسلط بیشتری بر درس و مهارتهای حل مسئله خواهند داشت. هدف از این روش بهدست آوردن آموزش و اطلاعات جدید در زمینه رفتار مصرف آب از طریق (لوح فشرده، بهصورت نمایش یا انیمیشن) و تصاویر متحرک موزیکال، در منزل، و بهجای آن انجام تکالیف درسی در مدرسه و ارزیابیهایی که توسط معلم صورت میگیرد، است. اهمیت و ضرورت این پژوهش استفاده از روش یادگیری معکوس بهعنوان یکی از ابزار آموزشی جهت فرهنگسازی و استفاده بهینه آب است چون از این روش میتوان پویایی و تکامل را در فراگیران ایجاد و حفظ کرد. امید است با بهکارگیری این روش آموزشی جهت فرهنگسازی استفاده بهینه از آب توفیق یافته و گام مؤثری در تسلط بیشتر دانشآموزان بر مفاهیم درسی و مهارت حل مسئله در بحران آب و صرفهجویی در آن عملکرد بالاتری نشان دهند. در این بخش از پژوهش بهمرور اجمالی برخی مطالعات قبلی که در داخل و خارج از کشور در ارتباط با موضوع موردبررسی پژوهش حاضر انجام شدهاند، پرداخته شده است. (Afkhami, 2008).در پژوهشی تحت عنوان: «صرفهجویی آب در کتابهای درسی» نتیجه گرفت: با توجه به اینکه این تحقیق بر روی 82 عنوان کتاب درسی بررسی شده است کتابها منابع الهامبخش اندیشه، نگرش، رفتار حال و آینده کودکان و جوانان کشور است دانش جوانان نسبت به ارزش آب میتواند بر رفتارشان بهعنوان مصرفکننده و حاملان پیام در تعامل با اعضای خانوادهشان در حفظ منابع آب خانوادهها مؤثر واقع شود کتابهای درسی منابع خوبی در فرآیند جامعهپذیری و تربیت شهروندان مسئول در یک جامعه است ولی در بررسی مطالب کتاب درسی فقط 2 درصد از سهم مطالب مربوط به آب بهصورت کمی و کیفی و ارائه راهکار مناسب بود.(EbrahimZadeh, 2011).در تحقیقی با عنوان "بررسی تأثیر آگاهی از بحرانهای زیستمحیطی بر افزایش به مشارکت در حفظ محیطزیست" که در میان دانشآموزان دختر سال دوم راهنمایی شهر تهران انجام داد به این نتیجه رسید که میزان اطلاعات گروه آزمایش و عدم تفاوت حفظ محیطزیست در مقایسه با گروه گواه افزایش یافت. (Dupont and Renzetti, 2013). در پژوهشی تحت عنوان: «بررسی نحوه نگرشها و نگرانیهای زیستمحیطی در مورد رفتار مصرف آب» مطرح نمود: که "عادت، هنجارها، و محدودیت موقعیتی "عوامل مؤثر در رفتار مصرف آب هستند و اینکه، نتایج مربوط به خود شخص و بیشتر به ارزشهای خود و مکانی که در آن زندگی میکنند وابسته است. افزایش نگرانیهای زیستمحیطی باید احتمال رفتار طرفدار محیطزیست را افزایش دهد (Wolters, 2014).در تحقیقی تحت عنوان: «انطباق رفتار و نگرش در مصرف آب خانگی» مطرح نمود: بین نگرشها و عمل، تئوری رفتار برنامهریزی شده ارتباط برقرار میکند. این تئوری برای درک تصمیمگیری بهمنظور تعامل در طیف گستردهای از رفتارها ازجمله حفاظت از آب مورد استفاده قرار گرفته است. براساس TPB نگرشها بهطور مداوم نیتهایی هستند برای تعامل در رفتارهای فروکاهی و بهرهوری حفاظت از آب. نیت بهنوبه خود توسط سه عامل اصلی پیشبینی میگردد که عبارتند از: نگرشها، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده رفتارهای بهرهوری به رفتارهای حذفی مانند نصب سر دوش صرفهجویی در آب و یا مخازن آب باران اشاره دارد که صرفهجویی در جریان آب را تسهیل میکنند. در مقابل، رفتارهای فروکاهی به اقدامات افراد در حفظ آب، مانند فقط شستشو سبدهای پر از لباس، استحمام کوتاهتر و بستن شیر در حال مسواک زدن دندان اشاره دارد. علاوه بر این یافته افرادی که نگرش مثبتتری به این اقدامات دارند، نیات قویتری برای تعامل در آنها را دارا میباشند.(Sammel and McMartin, 2014) در پژوهشی تحت عنوان: "تدریس کردن و فهمیدن ورای چرخه آبی:"با سوادی در خصوص آب" به چه معنی است؟" مطرح نمودند: در تحصیلات مربوط به علوم فعالیتهای اصلی شامل برنامهی تحصیلی (نحوه تأمین و تولید آب) و درک، نگرش و عقاید معلم و استاد تعیین میکند که چه علوم، مهارتها و نگرشهایی باید تولید، بستهبندیشده و بهعنوان سواد رفتار آبی به فروش برسند نتایج حاصل از این مطالعات موردی کوچک، به دانشجویان برای افزایش درک خود از دانش رفتار مصرف آب کمک میکند علاوه بر این فرصتهایی برای بهبود درک نحوة استفادة صحیح از آب در زندگی روزمرهی دانشجویان وجود دارد. در علوم و مهندسی محیطزیست این موضوعات میتوانند یک درک سطحی از باسوادی آب به وجود آورد.(maleki, 2014) به نقل از بدیع در یک تحقیق پیمایشی، "رابطه بین میزان آگاهی و نگرش شهروندان تهرانی درباره کمبود، صرفهجویی و مصرف آب" را موردبررسی قرار داده است. نتایج تحقیق مذکور نشان داد که مصرف آب تابعی از این نگرشها و آگاهیهاست (Maleki et al., 2014). (Alavi and Mokallaf, 2015) در تحقیقی تحت عنوان: «سرفصلهای آموزشی اصلاح الگوی مصرف آب» با توجه به شمول آموزشی اصلاح الگوی مصرف و نقش دانشآموزان بهعنوان عامل ترویج راهکارهای اصلاح الگوی مصرف آب (بخش شرب) و رسالت آموزشی وزارت آموزشوپرورش و مدارس و ظرفیتهای آموزشی آن، در این پژوهش به سرفصلهای آموزشی اصلاح الگوی مصرف آب بهخصوص در بخش شرب و بهداشت (خانگی) پرداخته شده است. سرفصلهای آموزشی اصلاح الگوی مصرف آب شامل: تبیین اهمیت آب، شاخص بحران آب، تشریح وضعیت بحران آب در ایران و جهان، بیان فرایندها و تأسیسات لازم برای تأمین و انتقال و تصفیه آب (Golzari & Ataran,2016) در پژوهشی تحت عنوان "تدریس به روش معکوس در آموزش عالی: روایتهای یک مدرس دانشگاه" به بررسی روایتهای یک مدرس دانشگاه و اجرای آموزش به شیوه معکوس پرداختند. این پژوهش که بهصورت کیفی و تفسیرگرایانه انجام شد، تحلیلها نشان داد در این شیوه آموزشی با همان اجزای کلاس سنتی، سروکار داریم اما چیدمان و نتیجهای که از آن حاصل میشود، میتواند متفاوت باشد. انجام تکالیف، تکرار و تمرین، پرسش و پاسخ و بحث بر روی مباحث آموزشی، بخشی از فعالیت کلاسی است که جایگزین تدریس در کلاس درس میشود. (Butt, 2014).با جابهجا کردن فعالیتهای درون کلاسی و برون کلاسی، آموزش معکوس را در یک کورس سال آخر آمار بررسی نمود. نظرات دانشجویان در مورد کلاس معکوس هم در ابتدا و هم در انتهای دوره پرسیده شد. در پایان دوره مشاهده گردید که تغییر بسیار زیادی در نظرات دانشجویان نسبت به آموزش معکوس به وجود آمده و نظر آنها نسبت به این سبک آموزش مثبتتر شده است بررسی آثار محققان مختلف، پژوهشگر را بر آن داشت تا با عطف توجه به اهمیت بحران آب و نقش مصرف آن در بین اقشار مختلف جامعه ازجمله دانشآموزان به تعریف دقیق مسئله با تبیین سؤال اساسی زیر بپردازد: الگوی پیشنهادی دوره آموزشی مصرف آب دارای چگونه طرحی است؟
روششناسیپژوهش این پژوهش در دو سطح جداییناپذیر و همزمان انجام گرفت در سطح اول از روش تحلیل مضمون استفاده شد. در این بخش کلیه منابع مکتوب و دیجیتال در دسترس مرتبط با رفتار مصرف آب مطالعه شده و مؤلفههای رفتار مصرف آب از طریق پیادهسازی متون و مقالات و نهایتاً کدگذاری به روش استرلینگ برای رسیدن به شبکه مضامین، استخراج شد. تحلیل مضمون، روشی است که هم برای بیان واقعیت و هم برای تبیین آن به کار میرود(Braun and Clarke,2014). مضمون یاتم[3]، الگویی است که در دادهها یافت میشود و حداقل به توصیف و سازماندهی مشاهدات و حداکثر به تفسیر جنبههایی از پدیده میپردازد. شبکه مضامین[4] روش مناسبی در تحلیل مضمون است که آتراید استیرلینگ در سال 2001 آن را توسعه داده است. شبکه مضامین، براساس روندی مشخص، مضامین پایه (کدها و نکات کلیدی متن)، مضامین سازمان دهنده (مضامین بهدستآمده از ترکیب و تلخیص مضامین پایه) و مضامین فراگیر (مضامین عالی دربرگیرنده اصول حاکم بر متن بهمثابه کل) را نظاممند میکند؛ سپس این مضامین بهصورت نقشههای شبکه تارنما، رسم و مضامین برجسته هر یک از این سه سطح همراه با روابط میان آنها نشان داده میشود(Attride Stirling,2001). در سطح دوم همزمان با سطح اول از روش پدیدارنگاری استفاده شد. حوزه پژوهش در این بخش دانشآموزان دختر پایه سوم دبستانهای ابتدایی شهر اصفهان بود. دادههای مورد استناد در این سطح، شامل تجارب دانشآموزان پایه سوم ابتدایی در رابطه با احساسات، تعاملات و نحوه ارتباطشان با آب است که در خلال جلسات مصاحبه جمعآوری شد. لذا دانشآموزان، مورد به مورد انتخاب شده، تا به اشباع رسیده (انتخاب دانشآموزان به گونه ایی بود که ویژگی عمده آنها تجربه همگونی در مشغول به تحصیل بودن در دبستانهای دولتی عادی و عدم آموزش آب از طریق سازمان آب و سازمان آموزشوپرورش بر روی آنها است). بنابراین روش نمونهگیری هدفمند و از نوع متجانس بود. ابتدا محقق با تشکیل گروههای کانونی متشکل از 5 نفر به گفتوگو و مصاحبههای عمیق نیمه ساختاریافته با آنها پرداخت. بدینگونه که با انتخاب مورد به مورد، و کسب دادهها تا گروه پنجم اطلاعات جدیدی به دست آمد ولی انتخاب نمونه و کسب اطلاعات برای افزایش اعتبار یافتههای قبلی تا 9 گروه ادامه پیدا کرده که از گروه پنجم به بعد دادههای موردنیاز به اشباع رسید به گونهایی که نیاز به ادامه مصاحبه نبود. روش تجزیهوتحلیل اطلاعات این پژوهش کدگذاری موضوعی بوده است؛ که طی سه مرحله انجام گرفت. این مراحل بهطور مختصر در جدول زیر توضیح داده شده است:
جدول (1): نام و شرح انواع کدگذاری مورد استفاده در پژوهش
همچنین در این پژوهش برای تعیین اعتبار یافتهها، در سطح پدیدارنگاری از روش روایی بازسازی واقعیت استفاده شد که در این روش یافتهها به شرکتکنندگان در پژوهش ارائه و از نظر صحت و کامل بودن مورد تأیید آنها قرار گرفت. برای افزایش پایایی این پژوهش ابتدا بهصورت یک برنامه از پیش طراحیشدهای به مدارس موردنظر مراجعه نموده و سپس از دانشآموزانی که علاقهمند به شرکت در پژوهش بودند در یک فضای مناسب با راهنماییهای لازم و بهدوراز سوگیری و اعمالنظر خاصی و یا هدایت به تفکر خاصی پرسش تحقیق مطرح و از دانشآموز خواسته میشد تا در این رابطه هر آنچه که در تصور دارد بیان نماید. همچنین برای تأیید اعتبار یافتهها در سطح تحلیل مضمون از نظریات و رهنمودهایی گروهی از خبرگان در این خصوص لحاظ شده و قبل از کدگذاری جرحوتعدیل نهایی بهعملآمده است، به این صورت که مضامین در مرحله اول توسط خود پژوهشگر از تفاسیر استخراج گردید و در مرحله دوم با مراجعه به خبرگان، مضامین با نظارت آنان مجدداً شناسایی و استخراج شد. با مقایسه این دو مرحله و بر مبنای میزان توافق دو مرحله کدگذاری، ضریب پایایی محاسبه شده است. بدین منظور از روش هولستی استفاده شد که فرمول آن چنین است: Pao=2M/ (n1+n2): 2 (31)/ (67+45) = 0. 553 که در آن Pao به معنی درصد توافق مشاهده شده (ضریب پایایی)، M تعداد توافق در دو مرحله کدگذاری و n1 تعداد واحدهای کدگذاری شده در مرحله اول. n2تعداد واحدهای کدگذاری شده در مرحله دوم است. این رقم میان صفر (هیچ توافق) تا یک (توافق کامل) متغیر است و لذا پاسخ نتیجه محاسبه نشان میدهد که نتایج تحقیق از قابلیت اعتماد بالایی برخوردار است و برای تأمین اطمینانپذیری از روش حسابرسی- کنترل بیشینهایی در مرحله پیادهسازی مصاحبهها، یادداشتبرداری از متون و مقالهها، استنباطها، استخراج مفاهیم، کنترل بازسازی در دستهبندی کدها و... استفاده شد. در نهایت بهمنظور طراحی آموزشی مبتنی بر مراحل هفتگانه رایگلوث از مضامین حاصل از تحلیل مضمون و صحبتهای حاصل از مصاحبهها به ترتیب در اهداف کلی و جزیی و محتوای دوره استفاده شد. طراحی آموزشی را میتوان تهیه نقشههای مشخص در مورد چگونگی دستیابی به هدفهای آموزشی تعریف کرد. بنابراین طراحی آموزشی را میتوان تجویز یا پیشبینی روشهای مطلوب آموزشی برای نیل به تغییرات موردنظر در دانشها، مهارتها و عواطف شاگردان دانست(Yarmohammadiyan, 2015). رایگلوث، لشین وپولاک، الگوی معرفی شده طراحی آموزشی را به هفت مرحله تقسیم میکنند: 1- تجزیهوتحلیل مشکل 2- تجزیهوتحلیل حیطهها 3 و4- تجزیهوتحلیل هر کار و مرتب کردن عناصر اصلی و محتوای تقویتی آن است 5- تهیه درسها 6- طراحی تعاملی پیام 7-ارزشیابی آموزش. مراحل یاد شده، بهصورت مختصر در جدول شماره 4، در قسمت یافتههای پژوهش، مطرح شده است.
یافتههای پژوهش در سطح تحلیل مضمون، بعد از پیادهسازی یافتههای مقالات و استخراج 67 کد مضمون، سپس محقق بهمنظور دستیابی به پاسخ سؤال پژوهش در جدولی دیگر، به دستهبندی این کد مضامین پرداخته و مضامین را در دستهبندیهای فراگیر، سازماندهنده و پایه قرار داده. با توجه به نتایج بهدستآمده، شبکه مضامین رفتار مصرف آب، در شکل 1 معرفی شده است.
شکل (1): شبکه مضامین رفتار مصرف آب (مبتنی بر دستهبندی مضامین بهدستآمده)
همانگونه که در شکل مشخصشده است، رفتار مصرف آب مبتنی بر سه مضمون فراگیر (اصلی) شامل: حیطه عاطفی، رفتاری و شناختی است. حیطه شناختی خود به دو سازماندهنده تقسیم شده که شامل: درک آبی و سواد (رفتار) آبی است که هر کدام به ترتیب شامل مضامین پایه: آب ماده حیاتی، تأمین آب، چرخه تولید آب، خصوصیات فیزیکی آب و توانایی حل شدن مواد در آب، ویژگیهای منحصر به فرد آب هستند. در بخش حیطه عاطفی، دو مضمون سازماندهنده: تعامل با آب و نگرانیهای زیستمحیطی به دست آمد که هر کدام به ترتیب شامل مضامین پایه: وابستگی عاطفی، علاقه، ارتباط مؤثر و بحران آب، کمبود آب، ترس از کمبود آب، نگرانی از اتلاف آب، محدودیت منابع آبی میباشند. در بخش حیطه رفتاری، دو مضمون سازماندهنده: الگوی مصرف و رفتار درک شده به دست آمد که هر کدام به ترتیب شامل مضامین پایه: روش صحیح مصرف آب موقع مسواک زدن، روش صحیح مصرف آب موقع حمام کردن، روش صحیح مصرف آب موقع آبیاری گیاهان، روش صحیح مصرف آب موقع شستشوی و اقدامات حفظ آب، جلوگیری از آلودگی آبها، حفاظت از محیط زندگی به دست آمد. در مجموع: 3 مضمون فراگیر، 6 مضمون سازماندهنده و 21 مضمون پایه به دست آمد که به ترتیب در بخش اهداف کلی، سرفصل و اهداف جزئی مرتبط با طرح درسهای مورد استفاده بکار گرفته شد. در سطح پدیدارنگاری، بعد از پیادهسازی مصاحبهها و استخراج 84 کد مفهوم از جملات استخراجشده از مصاحبههای دانشآموزان، سپس محقق بهمنظور دستیابی به پاسخ سؤال پژوهش در جدولی دیگر، به دستهبندی این کد مفاهیم پرداخته و مفاهیم جایگزین شدهای به دست آورد. در جدول 1 به نمونهای از این مصاحبهها اشاره شده است.
جدول (2): نمونهای از مصاحبههای دانشآموزان
جدول (3): کدهای استخراج شده از جدول 1 (کدهای باز، محوری و گزینشی)
یافتههای حاصل از پیادهسازی و کدگذاری مصاحبهها سه تم اصلی (تصورات، تجربه مصرف و دانش واطلاعات دانشآموزان) را نشان میدهد. در طراحی دوره آموزشی صحبتها (مصاحبههای دانشآموزان) و کدهای گزینشی به ترتیب بهعنوان محتوای اصلی و جهتگیری کلی دوره در نظر گرفته شده است. در بخش طراحی دوره آموزشی همانگونه که قبلاً مراحل هفتگانه رایگلوث، لشین و پولاک پیشنهاد شد، در جدول زیر بهصورت مختصر، مراحل شرح داده شده است:
جدول (4): شرح مراحل رایگلوث در پژوهش حاضر
محقق به طراحی این دوره مبتنی بر یافتههای حاصل از بخش تحلیل مضمون، پدیدارنگاری در قالب چیدمان این هفت مرحله میپردازد. که نهایتاً منجر به شکلگیری 6 طرح درس میشود. این طرح درسها بهصورت تصاویر متحرک موزیکال یا نمایش در یک نرمافزار (لوح فشرده) به کودک ارائه میگردد. در زیر به نمونههایی از این طرح درسها اشاره میشود:
طرح درس 1
طرح درس 2
طرح درس 3
طرح درس 4
طرح درس 5
طرح درس 6
بحث و نتیجهگیری با توجه به تحقیقات انجام شده، در دیگر نقاط جهان و ایران، هیچ متغییر پیشبینی کننده حتمی و قابلتعمیم در مطالعات محیط زیستی مربوط به مصرف آب وجود ندارد. به عبارت دیگر، محققان در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که همواره مجموعهای از متغیرها در شکلدهی رفتارهای محیط زیستی دخیلاند و نقش یک عامل در رفتارهای محیط زیستی ملموس نیست. یافتههای این پژوهش با عنایت به این که تاکنون پژوهشی با این عنوان در حوزه نظام آموزشی و مدارس انجام نشده، کاملاً جدید است. در چارچوب مطالعات کیفی تطابق نتایج، با نتایج مطالعات دیگر بهدلیل اکتشافی بودن یافتهها امکانپذیر نمیباشد. در این پژوهش نیز بهدلیل اینکه بخشی از نتایج، برگرفته از تجارب زیسته افراد میباشد، طبیعتاً با هیچ نوع پژوهش دیگری قابلتطبیق نیست، اما در بررسی و تطبیق با پژوهشهای انجام یافته میتوان گفت که برخی از مؤلفههای بهدستآمده از این پژوهش در مقولههای اصلی که شامل: سه حیطه عاطفی، شناختی و رفتاری که به ترتیب در بخش پدیدارنگاری شامل: تصورات، دانش و اطلاعات و تجربه مصرف بود، بهنوعی در پژوهشهای دیگر مانند (Afkhami, 2008) که کتابها را منابع الهامبخش اندیشه، نگرش، رفتار حال و آینده کودکان میداند، (EbrahimZadeh, 2011)که تأثیر آگاهی از بحرانهای زیستمحیطی را بر افزایش به مشارکت در حفظ محیط زیست مؤثر و معنادار میداند، همچنین (maleki, 2014)که مصرف آب را تابعی از نگرشها و آگاهیها می دانند، میتواند هم راستا باشد. در مقولههای فرعی در بخش تحلیل مضمون مانند: الگوی مصرف و رفتار درک شده که (Alavi and Mokallaf, 2015) سرفصلهای آموزشی اصلاح الگوی مصرف آب را مطرح مینمایند، (Wolters, 2014) که سه عامل: نگرشها، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده را از جمله رفتارهای حفاظت از آب خانگی میداند، همچنین در بخش سواد و درک آبی، (Sammel and McMartin, 2014)که به نقش درک، نگرش و عقاید معلم اشاره نمودند که چه علوم، مهارتها و نگرشهایی باید تولید شوند و بهعنوان سواد رفتار آبی به فروش برسند، و نهایتاً در بخش نگرانیهای زیستمحیطی، (Dupont and Renzetti, 2013)که احتمال دادند افزایش نگرانیهای زیست محیطی منجر به افزایش رفتار طرفدار محیطزیست میشود را میتوان هم راستا با این مطالعات دانست؛ اما این امر جزئی بوده و مؤلفههای محوری استخراج شده در بخش پدیدارنگاری مانند: اشکال مختلف آب، استفاده صحیح، مراقبت و دوستی، همچنین نگرانی از اتمام و گردش آن در طبیعت و مضامین پایه در بخش تحلیل مضمون مانند: حیاتی بودن آب با ویژگیهای منحصر به فردش و نگرانی از کمبود این ماده ارزشمند، جلوگیری از آلودگی آن و تلاش برای حفظ آن بهصورت رعایت الگوی صحیح مصرف، با توجه به رویکرد کیفی بهکار رفته، کاملاً نوین است و در نمونههای دیگر مشاهده نشده است. بهطور کلی تجارب زیسته به دست آمده از دانشآموزان معادل سه مؤلفه در نظر گرفته شد. دو مؤلفهی ابتدایی یعنی تصورات (نگرش) و اطلاعات (آگاهی (به نوبة خود میتواند منجر به شکلگیری رفتار انسان شود که در این پژوهش منظور همان رفتار مصرف آب بود که تا حد زیادی تایید کننده مضامین حاصل از بررسی متون و مقالات مرتبط در بخش تحلیل مضمون است. بنابراین، آگاهی درباره مصرف آب بهصورت مستقیم، غیرمستقیم و کلی بر رفتار مصرف آب تأثیر میگذارد و اولین حلقه از زنجیره عوامل مؤثر بر عملکرد مصرف آب است. نگرش نیز در ارتقای فرهنگ مصرف و حفظ و حراست از آن لازم است. بدون توجه به آموزش مفید و کارآمد، نگرش مثبتی نیز در دانشآموزان ایجاد نخواهد شد و دانشآموزان در آینده افرادی بیتفاوت و منفعل در قبال محیطزیست خواهند بود. برای حل این مشکل ارائه دوره آموزشی که بتواند براساس روحیات و آگاهیهای دانشآموزان از مصرف آب باشد و همچنین مبانی نظری مرتبط را پوشش دهد، به گونهای که آموزشها برای دانشآموزان کاربردی، جذاب و به دور از ارائه اطلاعات بهصورت مطالبی خشک و بیروح باشد، پیشنهاد شد. در این دوره پیشنهادی که مبتنی بر روش معکوس بود، فضایی منعطف برای آموزش مصرف آب کودکان در نظر گرفته شد که معلم بهعنوان یک تسهیلگر در تمامی مراحل مؤثر است. ولی معلم و ارزشیابی نهایی چون در حوزه اجرای برنامه میباشد، در این دوره به آن اشاره نشده است. این دوره میتواند بهصورت گفتگو محور یا از طریق نگارش داستان، تصاویر متحرک موزیکال مبتنی بر شرایط این گروه سنی، بهکارگیری فیلم یا انیمیشن استفاده شود. در کلاس معکوس برای آموزش این مبحث (آب) آن فعالیتهایی که بهطور سنتی در داخل کلاسها انجام میشدند، به خارج از کلاس منتقل می شوند و برعکس؛ بنابراین این اطمینان حاصل میشود که فعالیتها و مشارکت دانشآموزان در مقایسه با کلاسهای سنتی بسیار بیشتر باشد و لذا نقش بسزایی در فراگیری بحث مصرف آب و تغییر در رفتارهای مرتبط با آن داشته باشد. بنابراین میتوان از طریق آموزش، که بهطور ویژه در این پژوهش از آموزش معکوس یاد شد، برای مقابله با مشکلات زیستمحیطی و بحران آب، و دستیابی به الگوهای صحیح مصرف و آیندهای بدون نگرانی در حوزه آب بهتربیت نسلهای آتی پرداخت. از اینرو طراحان آموزشی در این حوزه و مربیان باید برای درک و فهم بیشتر ماهیت تجارب کودک (درک دنیای کودکانه آنها) در زمینه مصرف آب بکوشند. با توجه به اینکه زمان محدودی برای آموزشهای غیر رسمی در آموزشوپرورش ایران برای دانشآموزان در نظر گرفته میشود لذا بکارگیری این نوع از آموزش (آموزش مصرف آب مبتنی بر روش یادگیری معکوس) برای مصرف آب به دانشآموزان میتواند بسیار مؤثر، علمی و کاربردی باشد. نهادینهسازی و فرهنگسازی اصلاح الگوی مصرف در کشور ایران، امری حیاتی و ضروری بهحساب میآید. تا همه افراد جامعه الزام رفتارهای اصلاح مصرف را احساس کنند و بهتدریج این اصلاح نهادینه شده و به یک رفتار پایدار و نهایتاً به یک فرهنگ در تمامی عرصههای مصرف تبدیل شود. تاکنون آموزشهای غیررسمی و پراکندهای از طرف آموزشوپرورش و سازمان آب در زمینه ارتقاء فرهنگ و رفتار مصرف آب دانشآموزان برای دوره تحصیلی ابتدایی وجود داشته اما برای دانشآموزان دوره اول ابتدایی (که بهطور ویژه در این پژوهش، دانشآموزان دختر سال سوم ابتدایی میباشند) این آموزشها بسیار اندک، بدون برنامه و هدفگذاری خاصی بوده است. لذا لزوم طراحی یک دوره آموزشی که بتواند در بردارنده اهداف کلی این آموزشها مبتنی بر مباحث علمی و پژوهشهای نظری این حوزه باشد و نیز هماهنگ و همسو با سبک زندگی و روحیات کودکانه این گروه سنی، به گونهای که نگرش و رفتار مصرف کودکان را به سمت الگوی صحیح و مطلوب هدایت نماید، احساس میشد. براساس نتایج این پژوهش، چند پیشنهاد پژوهشی را میتوان به این صورت مطرح نمود: 1. تمرکز اصلی این مطالعه، طراحی دوره آموزشی (غیررسمی) بهصورت طرح درس یا Course، جهت آموزش مصرف آب بود، و طراحی یک برنامه درسی(رسمی) میتواند مبنای مطالعهی مستقل قرار گیرد. 2. انجام مطالعه ایی با رویکرد کمی و روشهای جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و استفاده از نرمافزارهای منطبق با متدهای کمی(مانند: spss و...) میتواند برخی از جنبههای احتمالی آموزش مصرف آب را از دیدگاه دانشآموزان یا معلمان که با روشهای فعلی قابل ارزیابی نبوده است، آشکار سازد. 3. این مطالعه بر روی دانشآموزان دختر سال سوم ابتدایی متمرکز بوده است. اجرای آن در سایر مقاطع و پایههای تحصیلی (با رویکرد کیفی و استفاده از سایر تکنیکهای پژوهشهای کیفی) پیشنهاد میشود. همچنین پیشنهادات کاربردی، مبتنی بر طرح درسها، میتواند بهصورت زیر مطرح شود: 1. در رابطه با طرح درس شماره 6، دانشآموزان میتوانند نکات رعایت بهداشت آب را در منزل، عکس یا فیلم بگیرند و بهصورت یک سی دی در کلاس به معلم تحویل دهند و در کلاس به روش تیمی نکات کلیدی به بحث گذاشته شود. و یا شهرداریها و اداره منابع طبیعی میتوانند از تابلوهای هشدار جهت نریختن زباله در آب و حفاظت از طبیعت استفاده نمایند. 2. در رابطه با طرح درس شماره 5، سازمان آموزشوپرورش میتواند از طریق توزیع نرمافزار آموزشی بین معلمین مدارس، مبنی بر الگوی صحیح مصرف و با بهکارگیری یادگیری معکوس از طریق فلش کارت و بازخورد در کلاس، اصول صحیح مصرف در امور روزمره را ارزیابی نماید. 3. در رابطه با طرح درس شماره2 و4، دفتر تألیف کتابهای درسی دوره اول ابتدایی، در کتاب بنویسیم، قسمت جملات تکمیلی و جملهسازی، در رابطه با فناپذیری آب و نگرانی از پایان یافتن آب، از مفاهیم این جدول استفاده نماید. بهطورکلی پیشنهاد میشود برای بهبود عملکرد و رفتارهای بهینه مصرف آب، لازم است منابع آگاهیبخش تقویت شوند و فرآیند فرهنگسازی مصرف آب به کمک همه سازمانها و نهادهای دولتی (نظیر مدارس، دانشگاه، رسانه ملی) و غیردولتی (نظیر رسانههای جمعی، سینما، مساجد) و خانوادهها انجام شود و کیفیت آموزشها ارتقا یابند (مانند به کاری شیوه نوین آموزش معکوس). محدودیت پژوهش: در این پژوهش، لازم بود مصاحبهشوندگان جهت اطمینان از جریان مصاحبه قبل از مصاحبه اطلاعات کافی از پژوهش و هدف آن پیدا کنند و زمان نسبتاً زیادتری را به گفتگو با مصاحبهکننده بپردازند که گاه امکان چنین گذراندن زمانی نبود. همچنین پژوهشگر تنها مجاز به گرفتن زمان یک زنگ (40 دقیقه) از وقت تحصیل دانشآموزان بود و گاهی امکان موشکافی دقیق مسئله برای پژوهشگر فراهم نمیشد. همچنین، با توجه به کیفی بودن پژوهش، امکان تعمیم نتایج به گروههای دیگر (مانند دانشآموزان پایهها و مقاطع دیگر) برای پژوهشگر وجود نداشت. لذا ضروری به نظر میرسد که پژوهشهای آتی به بررسی این موضوع، با رویکرد کیفی در مقاطع و پایههای دیگر تحصیلی بپردازند.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Abdolahzade, F.(2013). Innovation diffusion and new product growth models:A critical review and research direction. Intrenational Journal of Research in Marketing, 27,91-106. [In Persian]. Afkhami, H. (2011). Saving Water in School Textbooks. Media Magazine, No. 6, pp. 30-1. [In Persian]. Alavi, M., Mokallaf, E.(2015). Educational headings for water pattern correction. National Conference of Water Crisis in Iran and the Middle East, Shiraz, 2015,1-5. [In Persian]. Asadolahzadeh mosavi, M. (2009). Investigating social and cultural factors, domestic water consumption pattern, consumption case study, Babol city. Master's Thesis, Mazandaran University. [In Persian]. Ataran, M. (2015). Looking at the Impact of the Flipped Classroom Model of Instruction on Undergraduate Multimedia Students at CSUN. Techtrends, 57(6), 14-27. [In Persian]. Attride Stirling J. (2001). Thematic Networks: An Analytic Tool for Qualitative Research. Qualitative Research, 1(3): 385-405. Bergmann, A., Overmyer, J.(2015). Flipped Learning: Gateway to Student Engagement .Chapter Title: Democratize Learning Through the Flipped Classroom (By Tom Driscoll ) Product code: FLPNEW, p,67. Braun, V., Clarke, V. (2006). Using thematic analysis in psychology. Qualitative Research in Psychology, 3(2): 77-101. Butt, A. (2014). Student Views on The Use of A Flipped Classroom Approach: Evidence From Australia. Business Education & Accreditation, 6(1), 33-43. Dehkordi, N., Soltani, J., Goliyan, K. (2016). Comparison of an interactive e-learning preparatory tool and a conventional downloadable handout used within a flipped neurologic pharmacotherapy lecture. Currents in Pharmacy Teaching And Learning, 7(1), 12-19. [In Persian]. Dupont, D.P., Renzetti, S. (2013). Evaluating the attitudes and environmental implications of water consumption behavior. Water Resources and Economics, 4(2013)22–37. Ebrahim Zadeh Z. (2011). Evaluating the content of textbooks, the first year of secondary school, environmental education standards, from the perspective of teachers and students in Sabzevar. Allameh Tabatabai MA thesis. [In Persian]. Golzari, Z., Attaran, M. (2016). Flipped Learning in Higher Education: Narratives of a Teacher. Journal of Theory & Practice in Curriculum. 7(4); 2016, 81-136 Flick, A. (2006). An introduction to qualitative research. [translated by Jalili, H.] (6th Ed). Nei publication, Tehran,. P 166. Hajiani, A. (2010). Modifying consumption patterns. Institute for Strategic Research, Tehran. [In Persian]. Hemati, Z., Shabiri, M. (2013). The analysis of environmental culture promotion components, Case study: Citizens of Shiraz city. Quarterly of Iran’s cultural research, 8(4), p. 215. [In Persian]. Kamali Mohajer, M. Farahani, B. (2012). "Environmental culture a strategy for sustainable tourism development", 1th conference on tourism and ecotourism of Iran, 14-21. [In Persian]. Maleki, A. Salehi, S. Karimi, L. (2014). Investigating the relation between ecological new paradigm and water consumption behavior. Journal of Water & wastewater, 1, 122-129. [In Persian]. McMartin, D.W., Sammel, A.J. (2014). Teaching and Knowing beyond the Water Cycle: What Does It Mean to Be Water Literate?. Creative Education Journal, 2014, 5, 835-848. Mosadegh, A. (2011). Water consumption in Iran and in the world. Tehran: Iran’s agriculture science, 1st publication. [In Persian]. Razaghi, A. (2009). Introduction to the Iranian Economy. Tehran: Ney Publishing.146p[In Persian]. Shafia, M., Kaveh, H., Heydari, A. (2009). Extensive impacts of cultural interventions aimed at improving the pattern of water consumption on children and its outcomes across society. Office of Public Relations of Water and Wastewater of Isfahan. [In Persian]. Shahhoseyni, A., Rezaei, Z.(2009). An Analysis of Indicators of Consumption Pattern Reform in Iran.Research Papers Journal,72:87-106.[In Persian]. Tajrishi, M., Malekinasab, A., Abrishamchi, A. (2008). Assessing the savings of household water consumption through the use of reducing components of consumption.Journal of Water and Wastewater, 62:1-12. [In Persian]. Uzunboylu, H., Karagozlu, D. (2015). Flipped classroom: A review of recent literature. World Journal on Educational Technology. 7(2), 142147. Wilson, C. (2011). Effective approachesto connect children with nature. Publishing Team. Wolters, E.A. (2014). Attitude–behavior consistency in household waterconsumption. The Social Science Journal 51 (2014): 455–463. Yarparvar, A. (2011). Community-centered community-based nutrition education in elementary schools in Bam. Abstract of the 9th Nutrition Congress. [In Persian]. Yarmohammadian M. H. (2015). Principles of Curriculum Development. Thirteenth Edition. second edition. Tehran: Book Revelation, p. 280. Zahedi, SH. (2013). Water consumption Management. Cultural management Journal, 7(20):22-38.[ In Persian].
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,648 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2,147 |